قرار بود بعد خوب شدن بینی‌ش بیاد خونه من و کشک بادمجون بخوره. کی عمل کرد؟ هنوز خوب نشده؟

نمیدونم چرا این آدم فراموش نمیشه . مثل یه ضمیر ناخودآگاه همیشه باهام هست و هیچ وقت نیست.

نگاهش رو هیچ وقت از چشمای هیچ آدم دیگه ای ندیدم.

و باید خودم رو متقاعد کنم که سین تموم شده است. به پایان رسیده ست.